کد خبر : 489
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 فروردین 1404 - 7:02

آسیدمحسن، دست‌یافتنی است یا دست‌نیافتنی؟

آسیدمحسن، دست‌یافتنی است یا دست‌نیافتنی؟
سومین بزرگداشت مرحوم ‎آسید محسن شفیعی برگزار شد و دوستی از من سوال کرد که آسیدمحسن، دست‌یافتنی است یا دست‌نیافتنی؟ و آیا این بزرگداشت‌ها، سید را دست نیافتنی نمی‌کند؟ و دیگران فکر نمی‌کنند که نمی‌توان مثل آسیدمحسن رشد کرد و بزرگ شد؟‏

سومین بزرگداشت مرحوم ‎آسید محسن شفیعی برگزار شد و دوستی از من سوال کرد که آسیدمحسن، دست‌یافتنی است یا دست‌نیافتنی؟ و آیا این بزرگداشت‌ها، سید را دست نیافتنی نمی‌کند؟ و دیگران فکر نمی‌کنند که نمی‌توان مثل آسیدمحسن رشد کرد و بزرگ شد؟‏

من عرض کردم هم دست‌یافتنی است هم دست‌نیافتنی!

دست‌یافتنی است از آن جهت که، مکتبی که خمینی، بهشتی، مطهری و حاج قاسم و امثال آسیدمحسن پرورش داده، بازهم این مکتب خروجی خواهد داشت. شاید زمان‌بر باشد اما این مکتب در طول ۱۰۰۰ سال اخیر نشان داده که متوقف شدنی نیست. این مکتب امام زمان دارد.‏

اما دست‌نیافتنی است از آن جهت که از دل این ساختارها بالاخص ساختار حوزه، سیدمحسن‌ها تکثیر و تکرار نمی‌شوند. وقتی خود آسیدمحسن ۲۰ سال از تدریس در این حوزه علمیه ممنوع شد و موثرین حوزه و شیوخ گرام او را محدود و ممنوع کردند، چگونه تکثیر و تکرار شود و چگونه دست‌یافتنی باشد؟

وقتی اعزه محترم،‏ هنوز هم از آن برخوردها نه پشیمان شدند و نه عذرخواهی کردند و نه به طلاب سطوح مختلف این امکان را دادند که با شخصیت آسید آشنا شوند و از علم و اخلاق و منش او، فیض ببرند، چگونه دست‌یافتنی باشد؟

وقتی به اندازه‌ای که آقایان و آقازادگان‌شان تریبون در اختیار داشتند از صداوسیما تا مساجد‏ و هرکسی که با سید ارتباطی برقرار می‌کرد او را مواخذه و تنبیه می‌کردند، چگونه دست‌یافتنی باشد؟ وقتی جامعه را از آشنایی با او منع می‌کردند، چگونه دست‌یافتنی باشد؟ شخصیت‌ها بزرگ و مطرح انقلاب، بهشتی‌ها و مطهری‌ها هم در این ساختار پرورش تکثیر نمی‌شوند مگر استثنائات.

به قول استاد رحیم‌پور ازغدی: “امام محصول حوزه نیست؛ در بستر حوزه رشد کرد اما محصول حوزه نبود. آقای مطهری می‌گوید من از قم فرار کردم. آقای بهشتی می‌گوید من از قم به تهران فرار کردم …”

حال که آسید در میان ما نیست؛ اما باز هم خیلی از روحانیون مستقل و فسادستیز جایی در حوزه ندارند و تریبونی در اختیار ندارند.‏ فتح‌الفتوح انقلاب ۵۷ و هنر اصلی امام خمینی، پرورش ‎انسان انقلاب اسلامی بود که انقلاب را پیروز، جنگ را مدیریت و تفکر مقاومت را به ملت‌های مختلف منتقل کرد. امثال حاج قاسم و سیدحسن و آسیدمحسن‌ها فتح‌الفتوح انقلاب بودند که اما ساختار ما به سمتِ تکثیر و تکرار آنها نرفته و نمی‌رود.

امروز، کادرسازی، ضعف عمده جمهوری اسلامی و ساختارهای ذیل نظام است؛ پرورش نیروهای متفکر، اندیشمند، عمیق همچون اقیانوس و مستحکم همچون کوه؛ نیروهای ایدئولوگ؛ مدیر، سالم، فسادستیز و اهل مدارا و مردم‌دار! اگر ساختارها اصلاح شوند حتماً آسیدمحسن‌ها، خیلی بیشتر دست‌یافتنی‌تر خواهند بود.

این بزرگداشت‌ها و نشر آثار حتماً در دست‌یافتنی‌تر کردن این شخصیت‌ها، مثل مرحوم شفیعی موثر است به شرطی که همه شخصیت او روایت شود؛ خاصه مولفه‌های اصلی و اساسی! نه اینکه صرفاً از اخلاق و مدارا و خوش‌اخلاقی سیدمحسن بگوییم اما از مغضوب شدن او توسط جریان اقتدارطلب نگوئیم!

یادداشت: داود مدرسیان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.